مسافرت 3 روزه
سلام پسر قشنگم الان ساعت 14.56هست و تو تازه خوابت برده هوا هم خیلی گرمه تو هم زیر باد کولر خوابیدی چهارشنبه عصر رفتیم مسافرت و به تو خیلی خوش گذشت .همش با پارسا بودی و اینکه یه همسن وسال داشتی برات خیلی خوشایند بود عزیزم . پارسا بیشتر دلش میخواست با تو بازی کنه تا تو . به نظرم تو یه کم زورگو تری مامانی دلم برای پارسا هم تنگ شد. خاله جونت این هفته اسباب کشی داره و به سلامتی داره میره خونه جدیدی که خریدن.اما گفت هنوز وسایلش رو جمع نکرده .وقتی از مامان جونت و خاله هات داشتی خدا حافظی میکردی بغض کردی الهی بمیرم .بهشون این چند روز خیلی عادت کرده بودی . تو بوستان اون شب خیلی شیطونی کردی بادکنک پارسا رو هم برداشتی و بهش نمیدادی و ...
نویسنده :
مامان امیرحسام
15:09