امیرحسامامیرحسام، تا این لحظه: 14 سال و 5 ماه و 18 روز سن داره

نی نی اسمونی

21 ماهگیت مبارک عزیزم

1390/6/13 9:40
425 بازدید
اشتراک گذاری

سلام پسرم

دیروز 21 ماهت شد گلم . سه شنبه ظهر رفتیم یزد و جمعه برگشتیم چون هیچ بلیطی گیرمون نیومد مجبور شدیم با ماشین خودمون بریم خوش گذشت البته به تو بیشتر با اردک محدثه بازی میکردی و بهش میگفتی جُ جُ . خیلی دوسش داشتی .

کلمه هایی که خیلی واضح این روزا میگی

گوگو : جوجو

جُ جُ : جوجو های بزرگ

بابا

مامان

دردر

آبه : آب

دفت : رفت

ما : خاله سمانه

دا :دایی

دادا :دایی

مانی : مامان

دش : چشم

اینا:ایناهاش

دوستت دارم

بابایی بهت میگه آلوچه و کلوچه یعنی بعضی وقتا آلوچه و بعضی وقتا کلوچه .

وقتی میخای من به یه کاری توجه نشون بدم با دستت صورتمو برمیگردونی سمت خودت و نشونم میدی .

وقتی میخای از خونه یکی برگردیم و خسته شدی سوئیچ ماشینو میبری میزاری تو دست بابایی و خودتم دست دیگه شو میگیری و با بقیه بای بای میکنی . خونه عموت این کارو کردی حسابی خندیدیم . فکر کنم چون خوابت میومد .

لی لی حوضک و کلاغ پر رو هم خیلی دوست داری تو اسباب بازیهات هم تدی که داداشیته انقدر بهش محبت میکنی من حسودیم میشه . بعد خونه سازیهاتو خیلی دوست داری و خیلی هم خوب درست میکنی و ماشینهاتم خیلی دوست داری مخصوصا ماشین بی ام وه سفیده تو . به توپ هم علاقه داری .

تو آپزخونه هم میای و بسته مارانی رو میاری میدی که من باز کنم و تو دونه دونه برداری و ریز ریزشون کنی جای رشته آش رو هم که بلدی و دیروز منو کشتی از بس رشته ها رو برداشتی و خورد کردی قربونت برم .

تو میوه ها گلابی رو خیلی دوست داری . هندونه هم بعد از اون و بعد موز و خیار . اما هرچی گلابی بهت بدیم نه نمیگی .

تو غذاها آبگوشت و حلیم و شامی و سمبوسه و پیتزا خیلی دوست داری سیب زمینی سرخ کرده هم برای عصرونه میخوری و دوست داری

عاشق صورت ماهتم که الان هم روبروی من رو تخت خوابیدی با یه بادی رکابی که وقتی تنت میکنم میخام بخورمت . نمیدونم چطوری باید از شیر بگیرمت بعضی وقتا انقدر میای الکی شیر میخوری که کمر درد میگیرم ولی دلم نمیاد حالا از شیر بگیرمت یه ماه دیگه هم صبر میکنم بعد .

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)